مدیریت رنگ یک دانش در کنترل و استفاده از رنگ ها می باشد. شما بارها تصویری را اسکن یا عکاسی کردید و هنگام چاپ یا ارائه آن و یا حتی هنگامی که تصویر را در نرم افزاری خاص مانند فتوشاپ باز میکنید مشاهده کردید که رنگها دگرگون شده و چیزی که اسکن شده با چیزی که چاپ شده اختلاف فاحشی دارد. مدیریت رنگ شباهت بسیار زیادی به ترجمه یک زبان دارد زیرا از یک زبان جهانی که در حقیقت همان فضای ارتباطی پروفایل استفاده می نماید. در این مقاله از سایت چاپم کن به بررسی همه چیز درباره مدیریت رنگ می پردازیم. با ما همراه باشید تا ضمن معرفی مدیریت رنگ ها به بررسی ویژگی و نکات مهمی در این زمینه می پردازیم.
مدیریت رنگ کار بسیار ساده ای است که باید هر زبان را به زبان جهانی که در اینجا رنگ مورد استفاده در چاپ است ترجمه کنیم تا در سیستم چاپی قابل فهم باشد. زبان مورد استفاده در سیستم چاپی فضای رنگی CMYK است که باید تمام رنگ های دیگر که در هر وسیله ای مورد استفاده قرار میگیرند به CMYK تبدیل شود.
CMYK یک مدل کاهنده و مبتنی بر رنگدانه است. به جای شروع با رنگ سیاه، ما با رنگ سفید شروع میکنیم (مانند کاغذ سفید) و رنگ سفید که در ابتدا دیدید به مرور کم میشود. در چاپ CMYK، چهار صفحهی متفاوت وجود دارد که هر یک از آنها جوهر متفاوتی را چاپ میکنند: فیروزهای، سرخابی، زرد و سیاه. این رنگها با هم مخلوط میشوند تا رنگ را از نور سفید پاک کنند و تصویری را تولید میکنند که مشاهده میکنید.
سیستم مدیریت رنگ برای دستگاههای ورودی از پروفایل جهت ترجمه اطلاعات رنگ آن هم در مرحله اول به زبان جهانی و سپس به زبان دیگر برای دستگاههای خروجی استفاده می نماید. این روزها نیاز به مدیریت رنگها و بهبود کیفیت آنها بیش از پیش احساس می شود چرا که خیلی ها دوربین دیجیتال دارند و عکسهای خود را با نرم افزارهای حرفه ای ویرایش کرده و با پرینتر های جوهر افشان خوب چاپ می کنند.
مدیریت رنگ چیست؟
مدیریت رنگ استاندارد سازی (کالیبراسیون یا تنظیم فنی) تمام دستگاه های ورودی و خروجی است، در یک زنجیره پردازش تصویر با هدف تولید رنگ مطلوب مستقل از دستگاه های استفاده شده است. مدیریت رنگ دانشی است که هر جایی که صحبت از رنگ باشد مطرح است. شما هم حتما تجربه این را داشته اید که عکسی را که با دوربین عکاسی گرفته اید وقتی روی مانیتور باز شده با چیزی که از آن عکاسی کرده اید خیلی متفاوت بوده و یا وقتی یک تصویر را در فوتوشاپ و الستریتور هم زمان باز می کنید با هم اختلاف رنگ دارد.
در بسیاری از پروژه های چاپی دیدهاید که تصویری که در مانیتور دیده اید با چیزی که چاپ شده است بسیار متفاوت شده است. به طور ساده به دانشی که به ما کمک می کند که جلوی این اختلافها را بگیریم ، دانش مدیریت رنگ یا Color Management میگویند.
مدیریت رنگ دقیقا در همان نقطه ای که کارشناس برای بازتولید رنگ ضعف دارد وارد بازی می شود. مدیریت رنگ تضمین تولید رنگ بهینه، بدون در نظر گرفتن دستگاه ورودی، مانیتور و دستگاه خروجی مورد استفاده را قبول می کند، البته تا زمانی که خصوصیات دستگاه با یک پروفایل (ICC Profile) کنترل می شود. از این رو، امروزه مهمترین دلیل براستفاده از مدیریت رنگ این است که در اولین تلاش نتیجه درست بدست خواهد آمد.چرا به مدیریت رنگ نیاز داریم؟
چرا به مدیریت رنگ نیاز داریم؟
قدرت تشخیص رنگ چشم انسان بسیار خوب است و میتواند محدوده وسیعی از رنگها را ببیند. اما دستگاههای ساخت بشر در این زمینه محدودیت دارند. عموما هیچ سیستم نمایشی یا چاپی قادر به تولید یک طیف رنگی حتی نزدیک به دید انسان نیز نیست.
از سوی دیگر دستگاههای مختلف از لحاظ تولید یا دریافت محدوده های رنگی با یکدیگر اختلاف دارند.
مثلا یک پرینتر جوهر افشان خوب قادر به نمایش رنگهای سبز بیشتری نسبت به یک مانیتور می باشد. مانیتورهای CRT نسبت به LCD ها محدوده رنگی وسیعتری دارند. اسکنرهای مختلف و دوربینهای دیجیتال نیز محدوده های رنگی مختص به خود را دارند.
هنگامی که بخواهیم تصاویر را بین این دستگاهها جابجا کنیم ، تازه با مشکلات روبرو می شویم: عکسی را با دوربین دیجیتال گرفته ایم و سپس آنرا در مانیتوری که قادر به نمایش تمام طیف رنگی نیست ویرایش کرده ایم، سپس آنرا با پرینتری چاپ کرده ایم که رنگهای سبز بیشتری نسبت به مانیتور دارد اما نسبت به رنگهای دوربین محدود تر است.
هدف مدیریت رنگ چیست ؟
هدف مدیریت رنگ قابل پیشبینی کردن رنگها در حین فرآیند تولید است. تولید با مشتری طرف است و مشتری بهترین خروجی را میخواهد. مشتری از شما توقع دارد که قبل تولید به اون نشان دهید که نتیجه نهایی تولید چه چیزی خواهد بود. بنابراین عکاسان ، طراحان و چاپخانهها قبل از تولید نهایی که هزینه زیادی دارد ، سعی میکنند از مشتری تاییدیه سفارش را بگیرند.
برای همین تولید کنندگان باید بتوانند قبل تولید نتیجه را برای خودشان و مشتری مشخص کنند. برای این کار معمولا از پروف یا پرینت نزدیک به تولید نهایی استفاده میکنند. مدیریت رنگ برای همه افرادی که با تصاویر دیجیتال سر و کار دارند، لازم است. اما در موارد زیر اهمیت بیشتری پیدا می کند :
- افرادی که با فرمت RAW عکس می گیرند.
- افرادی که عکسهای دوربینهای آنالوگ را اسکن میکنند.
- در مورد دوربینهای دیجیتالی که قادر به گرفتن عکس در فضای کاری Adobe RGB هستند.
- افرادی که عکسهای دیجیتال خود را با نرم افزارهایی ویرایش می کنند که قادر به فهم فضاهای رنگی مختلف هستند.
سيستم های مديريت رنگ بايد دو وظيفه عمده را به انجام رسانند :
- بايد پی ببرند كه اعداد RGB و CMYK ما چه رنگ های قابل ادراكی را بازنمايی می كنند.
- در واقع به این معنی که توانایی رنگی دستگاه مورد نظر چه اندازه بالا یا پایین است، یا اینکه با آن دستگاه چه رنگهایی را می توان تولید کرد.
- آنها بايد آن رنگ ها را از دستگاهی به دستگاه ديگر ثابت نگه دارند.
در اکثر سفارشات نمونه ای که قبلا با ماشین چاپ دیگری چاپ شده باشد وجود دارد، برای ثابت نگه داشتن اختلاف توانایی رنگی ماشین های مختلف حتی در یک مجموعه نیاز به استفاده از کنترل فرآیند و مدیریت رنگ داریم.
مزایای استفاده از مدیریت رنگ چیست ؟
- کنترل رنگ انحصاری
- حفظ دقت رنگ برای افزایش حاشیه سود.
- شبیه سازی رنگ های Pantone و ساختگی
- حداکثر کیفیت خروجی در کوتاه ترین زمان ممکن
- سادگی تطبیق رنگ؛ با هر برنامه ای که کار می کنید.
- رسیدن به یکپارچگی رنگ روز به روز و در هر چاپ.
- کاهش ضایعات (کاغذ، مرکب، زمان) در تولید و چاپ.
- پیش بینی رنگ خروجی با اعتماد به نفس قبل از چاپ سفارشی.
- بازگشت سرمایه سریع با آموزش و یکپارچگی گردش کار در چاپخانه.
- شبیه سازی ویژگی های رنگی دستگاه در دستگاه های دیگر به طور قابل اعتماد.
- مزیت رقابتی از طریق اجرای استانداردهای صنعتی تعیین شده برای کنترل رنگ، منجر به افزایش رضایت مشتری.
رنگ سنجي و مديريت رنگ؛ سنجش رنگ ، هسته مركزی مديريت رنگ است، زيرا به ما امكان می دهد به شكلی روشن رنگ را آن گونه كه توسط انسان ديده می شود تعريف كنيم. ما نمی توانيم واقعاً رنگ را اندازه گيری كنيم، تنها نور را اندازه گيری مي كنيم. نورسنجي طيفی (Spectrophotometry) عبارت است از علم اندازه گيری بازتابش طيفی، يعنی نسبت بين شدت هر طول موج نور تابانده شده به يك سطح و نوری با همان طول موج كه به ردياب دستگاه بازتابانده می شود.
چرا به مدیریت رنگ احتیاج داریم ؟
ماجرا از جایی شروع میشود که دید انسان از توانایی بالایی برخوردار است ولی دستگاههای اطراف ماهیچ کدام این توانایی را ندارند و نمی توانند با وسعتی که انسان رنگ را میبیند ، رنگ را ببینند و یا نمایش دهند و یا چاپ کنند. دستگاهها وقتی که با نور و رنگ سر و کار دارند بر اساس قدرت و تواناییشان متفاوت هستند.
بطور مثال حتما انواع مانیتور با قیمت خیلی پایین تا خیلی گران قیمت را دیده اید. فرق این مانیتورها دقیقا سر همین تواناییاشان برای نمایش درست رنگها است. یک مانیتور معمولی تعداد کمی از طیف بزرگ رنگهایی که در طبیعت وجود دارد و چشم ما می تواند ببیند را نمایش میدهد و در طرف مقابل یک مانیتور حرفهای که معمولا برای کارهای دقیق مثل کارهای عکاسی ، طراحی گرافیک و یا پزشکی استفاده میشود ، میتواند طیف وسیعی از رنگها را نمایش دهد.
همین موضوع برای دوربینهای عکاسی ، اسکنرها و پرینترها نیز وجود دارد. هر چقدر تواناییاشان برای ثبت و چاپ رنگها بیشتر باشد، قیمتشان گرانتر میشود. مشکلات از جایی شروع میشود که بخواهیم یک تصویر را عکاسی کنیم و آن را چاپ کنیم .
در این فرآیند انواع اتفاقها میافتد. بطور مثال عکسی که گرفته ایم با چیزی که دیده ایم فرق دارد . عکس را وقتی روی مانیتور شرکت یا چاپخانه باز میکنیم رنگهایش متفاوت است و وقتی هم که چاپ میشود کاملا رنگهایش تغییر کرده است. اینجا جایی است که بحث مدیریت رنگ به وسط میاید تا مشکلات را کمتر کند.
توضیح چند مورد از مزایا و معایب این روش :
مزایا :
- 1- دقت پروف و نمونه های داخلی – پروف دیجیتالی (پروف نرم)
مدیریت رنگ اجازه می دهد که هر دستگاه متناسب با سایر دستگاه های شبیه سازی شود. برای مثال، یک پرینتر جوهرافشان می تواند رنگ های ماشین چاپ را شبیه سازی و بازتولید نماید.
- 2- صرفه جویی اقتصادی
اجتناب از مشکلات رنگ در فرآیند طراحی اولیه و حل آنها بزودی باعث تاخیر کمتر و بازسازی کمتر در چرخه تولید خواهد شد. این کار باعث افزایش بهره وری و بهینه سازی تجهیزات و پرسنل می شود.
- 3- ثبات در بازتولید رنگ (رنگ متداول)
یکی از اهداف اصلی مدیریت رنگ تکرارپذیری آن است. به این ترتیب که نه تنها شما قادر هستید که خروجی نهایی را روی مانتیور ببینید یا حتی در پروف (نمونه چاپ)، بلکه شما می توانید آنرا بصورت ثابت قدم تولید نمایید. حتی اگر شما یک ماشین چاپ جدید بخرید، برای یکبار باید آنرا کالیبره و پروفایل کنید، و آنرا با چرخه کاری خود سازگار کنید.
- 4- تبدیل بهتر
با ایجاد یک تلاش آگاهانه برای بهبود چرخه کار خود با آموزش و دانش آن، شما می توانید با انتخاب درست پروفایل در هنگام تبدیل نتایج بهتری بدست آورید. با ساخت و انتخاب پروفایل خوب،اهداف پرداخت مناسب، همراه با کنترل فرآیند خوب، تفکیک شما و انجام تبدیل های مناسب نتایج کار و بازتولید تصاویر و رنگ ها بطور قابل ملاحظه ای بهبود خواهند یافت.
- 5- رنگ های قابل پیش بینی
با استفاده از مانتیورهای مقرون به صرفه و استاندارد شده، شما یک soft proofs خوب روی مانیتور نزدیکترین رنگ با خروجی نهایی بدست می آورید. چیزی که همه در گام ابتدایی می خواهند دیدن تصویری در مانیتور است که چاپ می شود و می خواهند خروجی نهایی شان را پیش بینی کنند، مدیریت رنگ این کار را خیلی خوب انجام می دهد.
- 6- صرفه جویی در وقت
همه موارد فوق، رنگ قابل پیش بینی، ثبات رنگ، تبدیل بهتر، نمونه گیری (پروف سخت افزاری) داخلی، پروف نرم و خروجی رسانه بعلاوه بسیاری از مزایای دیگر به معنی مشکلات رنگ را می توان اجتناب کرد یا در مراحل اولیه فرآیند طراحی حل کرد.
- 7- رضایتمندی مشتریان
مشتریان با زمان کمتر چرخه تولید با تفکیک رنگ بهتر که باعث بازتولید بهتر رنگ می شود رضایتمندی بیشتری از مجموعه خواهند داشت. استفاده از این فناوری برای آنها یک تعهد محسوب شده و آنرا در آینده ای نزدیک از تمامی تامین کنندگان خود خواستارند که در این زمان خود مزیت رقابتی است. (مانند شرکت لادن که استفاده از تجهیزات مدیریت رنگ وکنترل رنگ یک معیار و امتیاز محسوب می شد)
معایب
1- این یک کار خودکار نیست مانند فشاردادن یک دکمه؛ کاربران باید آموزش داده شوند تبدیل فضای رنگ به صورت اتوماتیک انجام می شود. با این حال، کاربر باید نحوه انتخاب پروفایل های مختلف دستگاه و در چه دنباله ای و طبیعت اهداف پرداخت برای ایجاد تصاویر به طور مؤثر و قابل پیش بینی را درک کند. آموزش مناسب اغلب دست کم گرفته شده است. بدون آموزش، کاربران می توانند تجربه منفی با مدیریت رنگ داشته باشند. هر گونه برنامه ریزی آموزشی خلاق و هدفمند باید توسط متخصص حرفه ای مدیریت رنگ بکار گرفته شود.
2- به پروفایل سفارشی نیاز دارید اسکنرها، مانیتورها و پرینترهای جوهر افشان و دستگاه های چاپ ثبات کافی در مدل های مشابه را ندارند تا پروفایل خاص خود را داشته باشند که فقط از پروفایل سازنده استفاده کنید. به اصطلاح «پروفایل های کنسرو شده» گاهی اوقات آنها بیشتر از کمک صدمه می زنند، اما به دلیل تقاضای بازار ارائه شده است. پروفایل های سفارشی بهتر از کنسروها هستند که در مورد توصیف رفتار یک دستگاه خاص کاربرد دارند.
3- منحنی سخت برای رسیدن به درک کامل و یادگیری مدیریت رنگ با اینکه هزینه های کاهش پیدا می کنند و کار برای کاربر آسان تر می شود اما درک کامل از مدیریت رنگ، فضای تبدیل رنگ، واژگان فنی، و اساسا آنچه واقعا اتفاق می افتد، منحنی یادگیری سختی دارد.
4- هزینه راه اندازی گران قیمت بهترین محصولات ارزان نیستند. چند نرم افزار برای ساخت و تحلیل و آنالیز مورد نیاز است که قیمت آن حدود ۴۰۰۰ یورو و اصلی ترین بخش آن دستگاه اسپکتروفتومتر که قیمتی حدود ۲۵۰۰ یورو دارد. در آینده قطعا به تجهیزات بیشتری نیاز است که در این فاز می توان از آنها صرف نظر کرد، از جمله پروفر (نمونه گیر دیجیتال) یا دنسیتومتر و …. کیفیت پروفایل تولیدی به تجربه و زمان نیاز دارد.
5- مدیریت رنگ تمام مشکلات مرتبط با رنگ را حل نمی کند. برخی از مشکلات رنگ به راحتی قابل حل با مدیریت رنگ نیست. این هنوز یک تکنولوژی جدید است، اما به سرعت در حال رشد در صنعت است. با گذشت زمان، به بالغ شدن آن ادامه خواهیم داد و راه حل هایی را که کامل تر است، داریم. به عنوان مثال، رنگ های اسپات و Pantone را می توان با دقت چاپ کرد، اما دقیقا روی صفحه نمایش مشاهده نمی شود.
6- پشتیبانی ناکارآمد هنوز تا حدودی ناخوشایند است. بکارگیری مدیریت رنگ در جهان سابقه ای حدود ۳۰ سال دارد اما در ایران هنوز امری نو پا تلقی می شود در نتیجه برای اجرای آن با سایر شرکت ها در برخی موارد با عدم توانایی و درک درست و صحیح از اجرای بی عیب و نقص این فرآیند مواجه خواهیم شد. این مهم در بخش تولید محل اجرا هم می تواند مشکل ساز شده و روند اجرای کار را دچار مشکلاتی کند که از این رو همه گروه باید بصورت جدی برای رسیدن به هدف تلاش نمایند.
7- معمولاً نیاز به مشاوره است، حداقل در ابتدا با توجه به دشواری یادگیری، اغلب لازم است یک مربی مشاور که می تواند یک گردش کار را برنامه ریزی کند استخدام کنیم، توصیه ها را تهیه کند و همه را با هم یکپارچه و سپس آموزش موثر ارائه می دهد. یک مشاور خوب، گردش کار را به کار می گیرد که می تواند به سرعت مورد استفاده قرار گیرد و به سرعت سرمایه گذاری انجام شده را برگرداند.
مدل های رنگی یا Color Model :
به طور کلی ما دو مدل رنگی داریم .
- مدل رنگی بر اساس نور
- مدل رنگی بر اساس مرکب
- مدل رنگی RGB
مدل رنگی که بر اساس نور کار میکند با سه رنگ اصلی قرمز و سبز و آبی کار میکند که به آن RGB میگویند که مخفف سه رنگ Red ، Green ، Blue هستند. به این مدل رنگی ، مدل رنگ افزایشی یا Additive نیز میگویند ، چون وقتی این سه رنگ بر روی یک نقطه تابیده میشوند رنگها افزایش پیدا میکنند و رنگ سفید را میسازند .
- مدل رنگی CMYK
مدل رنگی که بر اساس مرکب و پیگمنت کار میکند را مدل رنگ کاهشی یا subtractive میگویند.چون وقتی این رنگها در یک نقطه قرار بگیرند رنگی نزدیک به مشکلی را تولید می کنند. در مدل CMYK از سه رنگ سایان ، مژنتا و زرد برای چاپ رنگها استفاده میشود و برای رسیدن به دامنه بهتر و کم کردن هزینه های مرکب و مشکلات چاپی رنگ مشکلی با حرف اختصاری K به این مدل رنگی اضافه شد.
Gamut در مدیریت رنگ چیست ؟
Gamut وسعت محدوده رنگی است که یک دستگاه خاص، قادر به تولید یا دریافت آن میباشد. دستگاههایی که Gamut وسیع دارند قادر به نمایش یا فهم وسعت رنگ بیشتری هستند. Gamut چشم انسان بسیار وسیع است. پرینتر جوهر افشان خوب نسبت به یک مانیتور، دارای Gamut وسیعتری در رنگ سبز است.
مانیتورهای LCD ارزان قیمت دارای Gamut بسیار محدودی هستند. مدیریت رنگ روشی است که با آن می توانیم تصاویر را بین این دستگاههای مختلف (از لحاظGamut ) انتقال دهیم بدون آنکه تغییری در رنگها ایجاد شود. برای آنکه کامپیوتر رنگ را بشناسد ، باید به صورت عدد بیان شود. هر رنگ ،حاصل ترکیب ۳ رنگ اصلی قرمز R ، سبز G و آبیB است. پس میتوان آنرا به صورت نسبتی از این ۳ رنگ اصلی بیان کرد. اگر مقیاس را ۰ تا ۱۰۰ در نظر بگیریم ، رنگ قرمز (۱۰۰,۰,۰) ، آبی (۰,۰,۱۰۰) و زرد (۱۰۰,۱۰۰,۰) خواهد بود.
برای حل این مشکل به مفهومی بنام Color Space نیاز داریم.
Color Space در مدیریت رنگ چیست ؟
برای فهم این موضوع ،تمام رنگهایی که انسان قادر به دیدن آنها است را به صورت یک جسم ۳ بعدی تجسم می کنیم. به این صورت که مثلثی را در نظر بگیرید که در هر راس آن یکی از ۳ رنگ اصلی قرار دارد. سپس در قسمت بالا و پایین این سطح مثلثی،۲ نقطه را اضافه می کنیم که نماینده رنگهای سفید و سیاه هستند و از این ۲ نقطه خطوطی را به رئوس مثلث می کشیم. حاصل یک جسم ۳ بعدی به صورت ۲ هرم مثلثی است که در قاعده به هم وصل هستند.
راس بالایی این جسم نماینده رنگ سفید ، راس پایینی نماینده رنگ سیاه و ۳ راس مثلث قاعده نماینده ۳ رنگ اصلی هستند. بین این رنگها،تمام طیف رنگی قابل دید انسان قرار خواهد گرفت. این جسم را فضای رنگی (Color Space) چشم انسان فرض کرده و آنرا (hc ) مینامیم. اگر رنگی خارج از این فضا باشد، توسط چشم انسان رویت نمی شود یا بصورت نزدیکترین رنگ موجود در این فضا تشخیص داده می شود.
حال فضای رنگی مانیتور را بصورت یک جسم ۳ بعدی کوچکتر داخل این فضا در نظر گرفته و آنرا (mc) مینامیم.همین کار را می توانیم با دوربین دیجیتال ، اسکنر و پرینتر نیز انجام دهیم. تمام این وسایل دارای Gamut محدودتری نسبت به انسان هستند و طبیعتا داخل این فضا قرار خواهند داشت و چون با یکدیگر نیز اختلاف دارند به صورت اجسام ۳ بعدی با اندازه های مختلف خواهند بود که البته اشتراکاتی نیز دارند. مقیاس نامگذاری رنگها به صورت ۳ عددی در مورد هر دستگاه مختص خود است. مثلا سبز ترین رنگ ممکن در فضای رنگی پرینتر (pc) به صورت (۰,۱۰۰,۰) و سبز ترین رنگ ممکن برای مانیتور در فضای رنگی خود (۰,۱۰۰,۰) است. اما اگر نقطه معرف سبز خالص پرینتر را در فضا علامتگذاری کنیم و عدد مربوط به آن نقطه را در فضای مانیتور بخوانیم ،ممکن است عددی مثل (۵,۹۰,۱۰) شود و یا همین رنگ در فضای رنگی انسان به صورت (۱۵,۸۵,۵) شود.
هدف از این توضیحات این بود که اولا مفهوم فضای رنگی را درک کنیم و ثانیا (حداقل در تئوری) راهی برای تبدیل رنگ از یک دستگاه به دستگاه دیگر بیابیم.
مدیریت رنگ در نرم افزارهای گرافیکی
نرم افزارهای گرافیکی ابزارهایی هستند که هر روز ما از آنها برای طراحی و آماده سازی فایلهای برای چاپ استفاده میکنیم . بنابراین استفاده درست از آنها بسیار مهم است و استفاده اشتباه از آنها باعث بروز مشکلات زیادی میشود. همه نرم افزارهای گرافیکی بخش مهمی بنام تنظیمات مدیریت رنگ دارند و در این قسمت مشخص میشود که سیاست برنامه مورد نظر در برخورد با رنگها و فضاهای رنگی چگونه باید باشد.
Working Space در مدیریت رنگ چیست ؟
برای آنکه تصاویر به درستی در کامپیوتر نمایش داده شوند، باید اطلاعاتی راجع به Color Space دستگاهی که آنها را تولید کرده، داشته باشند . از سوی دیگر کامپیوتر نیز باید قادر به فهم و مدیریت این اطلاعات باشد. Working Space یا فضای کاری، در حقیقت یک فضای رنگی فرضی(و بالطبع جزئی از فضای رنگی چشم انسان) است که برای سهولت کار ، تمام فضاهای رنگی دیگر را بر اساس آن تعریف می کنند تا برای کامپیوتر قابل شناسایی باشد.